10 راز افراد موفق

افراد موفق در روز خواب در خطوط جانبی نمی نشینند. آنها آنچه را که در مورد آنها فکر می کنند انجام می دهند. آنها نمی ترسند که گیر بیفتند و ریسک کنند. بسیاری از سرمایه گذاری ها در زندگی هرگز 100 ٪ ایمن یا تضمین نمی شوند. اجازه ندهید خطر شما را متوقف کند. از آنجا خارج شوید و ببینید چه اتفاقی می افتد. چی برای از دست دادن داری؟افراد بیشتری به زندگی خود نگاه می کنند و از آنچه انجام نمی دادند پشیمان می شوند تا آنچه انجام دادند.

2) افراد موفق دارای اعتقاد خود بی وقفه هستند

افراد موفق گاهی اوقات از شک و تردید رنج می برند اما خوب هستند که خود را از آن صحبت کنند یا افکار خود را جدی نگیرند. آنها به جای اینکه همه آنچه را که می توانند اشتباه کنند ، بر نقاط قوت خود متمرکز شوند. این نقاط قوت به عنوان پایه و اساس اساسی که از آن به دنیای گسترده می روند تا مهارت های خود را نشان دهند. اعتقاد خود بخش بزرگی از موفقیت را به خود اختصاص می دهد. من دیده ام که بسیاری از افراد با استعداد بی پرده به دلیل اعتقاد خودشان به چیزهای بزرگی دست می یابند. من همچنین دیده ام که افراد فوق العاده با استعدادی به دلیل عدم اعتقاد خود ، پتانسیل خود را کاملاً هدر می دهند. اعتقاد خود "تخته سنگ" است ، استعداد تأثیر می گذارد که چقدر می توانید بروید. بدون اعتقاد به خود - همه استعداد هدر می رود.

درمانگران برای درمان افسردگی ، اضطراب یا سایر نیازهای سلامت روان در کنار هم ایستاده اند

3) آنها به آنچه دیگران فکر می کنند اهمیتی نمی دهند

افراد موفق بسیار به نظرات خودشان اهمیت می دهند. نه به روشی متکبرانه ، خود مهم بلکه به روشی مبتنی بر ایمان. آنها می دانند که چه چیزی قادر هستند و سیستم های اعتقادی قوی دارند. تفاوت در سیستم های اعتقادی آنها اگرچه در مقایسه با "متوسط جو" در این است که سیستم های اعتقادی آنها به نفع آنها بسیار کار می کنند. آنها خودشان را دوست دارند و آنچه را که برای آن ایستاده اند دوست دارند. آنها آرمانها/ارزشهای قوی دارند و زندگی می کنند که برای آنچه برای آنها مهم است صادق است. وقتی ارزشهای روشنی در مورد زندگی ندارید ، می توانید "آرزو می کنید".

4) آنها در خارج از جعبه فکر می کنند

افراد موفق تمایل ندارند فقط زندگی را به عنوان "روشی که هست" بپذیرند. آنها دائماً سؤال می کنند و دائماً به دنبال راه هایی برای بهبود "راه آن" هستند. آنها رهبر هستند ، پیروان نیستند و نمی ترسند در برابر دانه بروند. هرچه مردم بیشتر به آنها بگویند کاری را نمی توان انجام داد ، آنها مصمم تر می شوند تا این کار را انجام دهند.

5) آنها از نظر قلب خوش بین هستند

در فکر یک پروژه جدید ، افراد موفق به جای اینکه به همه مشکلات ممکن بپردازند ، به دنبال امکانات هستند. آنها به فرایند خلاقانه ظریف اجازه می دهند قبل از افزودن پیش بینی های منطقی و واقع بینانه توسعه یابد. اگر همه ما یک پروژه را با دیدن آنچه می تواند با آن اشتباه انجام شود به جای تمرکز روی آنچه ممکن است ، هیچ چیز اختراع یا حاصل شود. آنها به دنبال خوب در موقعیت ها هستند و این نگرش یک بافر ذهنی قوی ایجاد می کند که از خوش بینی ها در برابر ویرانی جنبه های منفی در زندگی محافظت می کند.

6) آنها انعطاف پذیر هستند و از شکست نمی ترسند

خرابی به عنوان سرنخی برای معما دیده می شود. به جای درونی کردن شکست ، افراد موفق آن را به عنوان بخشی ضروری از زندگی می دانند. آنها خود را شکست نمی دانند ، بلکه به این کار نگاه نمی کنند که کار نمی کنند. جدایی ذهنی روشنی بین شخص و عمل وجود دارد. اگر آن را یکی کنید ، شکست فقط یک کار بزرگ است.

7) افراد موفق دارای نگرش "می توانند انجام دهند"

افراد موفق و مشتاق و همیشه آماده برای یک چالش ، به دنبال یافتن راه حل ها هستند. آنها در زندگی ثابت هستند. آنها در مورد رفع چیزهایی که نمی توانند برطرف شوند ، وسواس ندارند و می دانند چه موقع باید عقب نشینی کنند و چیزی را رها کنند. افرادی که عزت نفس کم دارند تمایل دارند کسانی باشند که به سختی می توانند کنار بگذارند زیرا آنها خود و وظیفه را به عنوان یک نفر مرتبط می کنند و در صورت عدم توانایی رفع مسئله ، خود را به عنوان شکست می بینند. افراد موفق می توانند دیدگاه خود را حفظ کنند و با شور و شوق خود را از بین نبرند. آنها تشخیص می دهند که تلاش بیشتر از مزایا است.

8) آنها مسئولیت زندگی خود را بر عهده می گیرند

این یک بزرگ است. افراد موفق می دانند که به دلیل انتخاب خودشان در موقعیت فعلی خود در زندگی قرار دارند. افرادی که مسئولیت انتخاب خود در زندگی را بر عهده نمی گیرند ، تمایل به تکرار همان خطوط قدیمی دارند:

"این تقصیر پدر و مادر من است که من راهی هستم". والدین در واقع ما را تحت تأثیر قرار می دهند اما به جای سرزنش ، افراد موفق بدبختی خود را می پذیرند و تقریباً از شروع ناخوشایند خود در زندگی استفاده می کنند تا آنها را بیشتر کند. آنها با وجود آنچه برای آنها اتفاق افتاده است می خواهند به دست بیاورند.

"من به شما ضربه می زنم زیرا شما مرا تحریک می کنید. تو مرا وادار به انجام این کار می کنی. "واقعاً؟من آن را نمی خرم. مگر اینکه اسلحه ای به سر شما وجود داشته باشد ، شما هنوز هم نحوه واکنش را انتخاب می کنید. شما نمی توانید دیگران و افکار متضاد آنها را کنترل کنید اما مطمئناً آنچه را که در مورد آن انجام می دهید انتخاب می کنید.

"من با هم رابطه داشتم چون تو به اندازه کافی به من توجه نمی کنی."یک "پلیس بیرون" دیگر. اگر نیاز دارید رابطه داشته باشید (من کی هستم که قضاوت کنم) اما دیگری را سرزنش نکنید. این فقط مضحک است و انکار را در بهترین حالت خود نشان می دهد. حتی اگر یک رابطه افتضاح باشد، باز هم ترجیح می دهید در آن بمانید و بنابراین نمی توانید شریک زندگی خود را به خاطر بدبختی که احساس می کنید سرزنش کنید. آنها قطعاً به بدبختی شما کمک می کنند، اما این همه تقصیر آنها نیست. مسئولیت شخصی برای بسیاری از افرادی که "بازی قربانی" را انجام می دهند، منجر به زندگی شادتر می شود.

9) آنها خودآگاه هستند - نقاط قوت / ضعف خود را بشناسید

افراد موفق برای خود احترام قائل هستند و می دانند در چه کاری خوب هستند. آنها همچنین می دانند که در چه چیزی آنقدرها خوب نیستند. آنها هیچ مشکلی در اعتراف به نقاط ضعف خود ندارند، اما در استفاده از نکات خوب خود خوب هستند. افراد موفق ممکن است فوق انسانی به نظر برسند اما اصلا اینطور نیستند. آنها فقط از تفکر خود در لانه توانایی های خود استفاده می کنند و افکاری را انتخاب می کنند که برای آنها کار می کند.

10) پس می دهند

افراد واقعاً موفق به طور کامل به فکر خودشان نیستند. آنها تصویر بزرگتر را می بینند و به دیگران پس می دهند. آنها مجموعه ای از باورهای سالم در مورد دیگران دارند - اینکه مردم عموماً خوب هستند و "برای گرفتن آنها" نیستند. افرادی که از دوران کودکی ناراضی و ناآرام هستند، تمایل دارند با دیدن دنیا به عنوان مکانی پست و نامهربان بزرگ شوند و احتمال بیشتری دارد که باورهای منفی درباره جهان را در خود بگنجانند. به عنوان یک بزرگسال، مهم است که این باورهای منفی را زیر سوال ببرید و دریابید که آنها دیگر از بسیاری جهات کاربردی ندارند. ما به عنوان بزرگسالان انتخاب های بیشتری در زندگی داریم و این به ما بستگی دارد که از زندگی خود بهترین استفاده را ببریم. با نگاهی متعادل تر به جهان، به احتمال زیاد ما بخواهیم پس بدهیم. اگر عصبانی هستیم و احساس می کنیم که کارمان سخت شده است، به احتمال بسیار کمتری بخواهیم به دنیای اطرافمان کمک کنیم. ما معتقدیم که چیزی مدیون هستیم و حالت قربانی دوباره برقرار می شود (به شماره 8 مراجعه کنید).

ما نمی توانیم آنچه در گذشته اتفاق افتاده را تغییر دهیم. همیشه برای من بسیار غم انگیز است که شاهد افرادی باشم که در گذشته گیر کرده اند. آنها خاطرات منفی دارند و مرتباً آنها را در ذهن خود بازی می کنند ، انگار که دیروز اتفاق افتاده است. هر چند همه اینها باعث تقویت احساسات منفی می شود. هوشیار بودن به این معناست که به خود بگویید: "من خوب هستم، همین الان، همین جا". زندگی در گذشته به کسانی که به شما ظلم کردند بارها و بارها بر شما قدرت می دهد. همین الان یک انتخاب کنید و اجازه ندهید آنها قدرت ناراحت کردن شما را داشته باشند. اگر از نظر ذهنی برای انجام این کار به اندازه کافی قوی نیستید - از یک مشاور کمک بگیرید. ممکن است. زمانی که احساس قدرت می‌کنیم و باور کنیم یا نه، موفقیت بسیار آسان‌تر است، همه‌ی ما بدون کمک دیگران می‌توانیم احساس قدرت کنیم.