برای کشورهای سرکش ، حل مشکل با از بین بردن آن اغلب غیرقابل مقاومت است.
توسط متیو کاراریچنیگ
تصویر توسط جوآن وونگ برای پولیتیکو
برای گوش دادن به این مقاله ، بازی را فشار دهید
ابراز هوش مصنوعی.
برلین - عصر سپتامبر سال گذشته ، یک مرد آذری که دارای گذرنامه روسی بود ، از مرز قبرس شمالی به قبرس جنوبی عبور کرد. او به نور سفر کرد: یک تپانچه ، تعداد انگشت شماری از گلوله و یک خاموش کننده.
این کار عالی بود.
سپس ، درست همانطور که این مرد قصد داشت به یک ماشین اجاره ای برود و مأموریت خود را انجام دهد - که دادستان ها می گویند این بود که پنج تاجر یهودی ، از جمله یک میلیاردر اسرائیلی را به زمین بیاندازد - پلیس او را محاصره کرد.
حمله ناکام فقط یکی از حداقل ده ها نفر در اروپا در سالهای اخیر بود ، برخی موفق ، برخی دیگر که شامل آنچه مقامات امنیتی "اهداف نرم" می نامند ، شامل قتل ، آدم ربایی یا هر دو است. این عملیات به طور گسترده ای در مفهوم مشابه بود ، به طور معمول با تکیه بر اسلحه های استخدام شده محلی. مقامات اطلاعاتی می گویند مهمترین ارتباط این است که این حملات توسط همان پیمانکار انجام شده است: جمهوری اسلامی ایران.
در قبرس ، مقامات معتقدند ایران ، که اسرائیل را به دلیل ترور متخصصان هسته ای که در برنامه هسته ای ایران کار می کنند ، مقصر می داند ، در تلاش بود تا سیگنال کند که می تواند به جایی که اسرائیل حداقل انتظار آن را دارد ، حمله کند.
ممکنه دوست داشته باشی
جاسوسی سابق فرانسوی به دلیل همدستی در تلاش برای اخاذی متهم شد
سلاح کمی شناخته شده که هواپیماهای بدون سرنشین ایران را بر فراز کیف می کوبد
فرانسه برای تحویل "مخازن سبک" به اوکراین
دیوید بارنیا ، رئیس آژانس اطلاعاتی موساد اسرائیل ، در اظهارات عمومی نادر در ماه سپتامبر گفت: "این رژیمی است که حاکمیت خود را بر ارعاب و خشونت و خشونت به عنوان یک اقدام مشروع انجام می دهد."توطئه های خشن"این خودجوش نیست. این تروریسم برنامه ریزی شده ، سیستماتیک و دولتی - تروریسم استراتژیک است. "
او یک جزئیات مهم را کنار گذاشت: کار می کند.
این موفقیت در بخش بزرگی به وجود آمده است زیرا اروپا - که زمینه برای اکثر عملیات ایران در سالهای اخیر - از پرداخت هزینه تهران ترسیده است. از سال 2015 ، ایران حدود ده عمل در اروپا انجام داده است و حداقل سه نفر را کشته و چندین نفر دیگر را ربوده است.
مسیحی آلینجا ، نویسنده ایرانی-آمریکایی و فعال حقوق زنان گفت: "اروپایی ها فقط روی جمهوری اسلامی نرم نبوده اند ، آنها با آنها همکاری کرده اند ، با آنها همکاری می کنند ، قاتلان را مشروعیت می بخشند."روسای دولت برای دیدار با رهبران ایران.
آلی نژاد ، یکی از صریح ترین منتقدین رژیم ، بهتر از این است که رهبری ایران تا چه اندازه مایل است پس از فرار تنگ هم در یک آدم ربایی و هم ترور ، برود.
"اگر جمهوری اسلامی مجازاتی دریافت نکند ، آیا دلیلی برای آنها وجود دارد که از گروگان گیری یا آدم ربایی یا کشتن خودداری کنند؟"او گفت ، و سپس پاسخ داد: "نه"
روش تفرجگاه اول
ترور از زمان بروتوس و همدستانش جولیوس سزار را به طور مكرر به ضرب و شتم جولیوس سزار ، تیزترین ابزار در جعبه ابزار سیاست گذاری كرده است. در طول هزاره ها ، این نیز خطرناک است ، که اغلب عواقب فاجعه آمیز ناخواسته را برانگیخته است (به امپراتوری روم پس از قتل سزار یا اروپا پس از ترور Archduke Franz Ferdinand در سارایوو مراجعه کنید).
و با این حال ، برای هر دو کشور سرکش مانند ایران ، روسیه و کره شمالی و دموکراسی هایی مانند ایالات متحده و اسرائیل - جذابیت حل یک مشکل با از بین بردن آن اغلب غیر قابل مقاومت است.
با این وجود ، تفاوت اساسی بین دو حوزه وجود دارد: در غرب ، ترور آخرین راه حل است (فکر کنید اسامه بن لادن). در کشورهای اقتدارگرا ، این اولین بار است (چه کسی می تواند ترور سال 2017 توسط عامل عصبی کیم جونگ نام ، برادر ناتنی پلیبوی دیکتاتور کره شمالی ، کیم جونگ اون را فراموش کند ، به محض ورود به کوالالامپور؟). برای کشورهای سرکش ، حتی اگر توطئه های قتل خنثی شود ، رژیم ها با القای ترس در قلب و ذهن دشمنان خود هنوز پیروز می شوند.
این به توضیح فرکانس اخیر کمک می کند. در طول چند ماه سال گذشته، ایران حملات متعددی را از آمریکای لاتین به آفریقا انجام داد. در کلمبیا، پلیس دو مرد را در بوگوتا به ظن طرح ترور یک گروه آمریکایی و یک افسر اطلاعاتی سابق اسرائیل به مبلغ 100000 دلار دستگیر کرد. صحنه مشابهی در آفریقا رخ داد، زیرا مقامات تانزانیا، غنا و سنگال پنج مرد را به ظن برنامه ریزی برای حمله به اهداف اسرائیل، از جمله گردشگران در سافاری، دستگیر کردند. در فوریه سال جاری، پلیس ترکیه یک توطئه پیچیده ایرانی برای کشتن یک مرد 75 ساله ترک اسرائیلی که صاحب یک شرکت هوافضای محلی بود را مختل کرد. و در ماه نوامبر، مقامات گرجستان گفتند که طرحی را که توسط سپاه قدس ایران برای قتل یک تاجر 62 ساله اسرائیلی-گرجی در تفلیس طراحی شده بود، خنثی کردند.
چه چنین عملیاتی موفقیت آمیز باشد یا نه، کشورهای پشت سر آنها می توانند از یک چیز مطمئن باشند: آنها مجبور نخواهند شد برای تلاش هزینه کنند. در طول سالها، رژیمهای روسیه و ایران، اغلب در روز روشن، مخالفان، خائنان و دشمنان دیگر (واقعی و قابل درک) را در خیابانهای پاریس، برلین و حتی واشنگتن از بین بردهاند. دیگران بی سر و صدا ربوده شده و به خانه فرستاده شده اند، جایی که با محاکمه های ساختگی روبرو شدند و سپس به جرم خیانت به دار آویخته شدند.
در حالی که در غرب پس از این جنایات کمبود نقد وجود ندارد، به ندرت پیامدهای واقعی وجود دارد. این امر به ویژه در اروپا صدق می کند، جایی که رهبران در مواجهه با انواع سوء استفاده ها به امید احیای توافق برای مهار برنامه تسلیحات هسته ای تهران و تجدید روابط تجاری، به سمت دیگری نگاه کرده اند.
برخلاف ایالات متحده و اسرائیل که از زمان روی کار آمدن آخوندها در سال 1979 موضع سختی در قبال ایران اتخاذ کرده اند، اروپا بیشتر به روی این رژیم باز بوده است. بسیاری از مقامات اتحادیه اروپا خصومت خود را با مواضع سختگیرانه آمریکا در قبال ایران پنهان نمی کنند.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال 2019 زمانی که هنوز وزیر امور خارجه اسپانیا بود، به پولیتیکو گفت: «ایران میخواهد اسرائیل را محو کند، چیز جدیدی در این مورد نیست»."شما باید با آن زندگی کنید."
تاریخچه ترورها
همچنین هیچ چیز جدیدی در مورد عشق ایران به ترور وجود ندارد.
در واقع، بسیاری از محققین کلمه «قاتل» را به حسن صباح، مبلغ ایرانی قرن دوازدهمی که «فرمان قاتلان» را بنیان نهاد، میدانند، نیرویی وحشی که به خاطر از بین بردن بیسر و صدا دشمنان شهرت دارد.
روح حسن در آیت الله روح الله خمینی، روحانی تندرو که انقلاب اسلامی ایران را رهبری کرد و در سال 1979 قدرت را به دست گرفت، زنده بود. یکی از اولین قربانیان او در مقام رهبری، شهریار شفیق، ناخدای سابق نیروی دریایی ایران و برادرزاده تبعیدی کشور بود. شاهاو در دسامبر 1979 توسط یک مرد مسلح نقابدار در خارج از خانه مادرش در خیابان Pergolèse در منطقه شیک 16 پاریس دو گلوله به سرش شلیک شد.
در سالهای بعد، جوخههای مرگ ایرانی اعضا و هواداران شاه و دیگر مخالفان را در سراسر اروپا، از فرانسه گرفته تا سوئد، آلمان، سوئیس و اتریش، بیرون کردند. در بیشتر موارد، مجرمان هرگز دستگیر نشدند. نه اینکه مسئولان واقعاً نیاز به بررسی داشته باشند.
برای مثال، در سال 1989، عبدالرحمن قاسملو، یکی از رهبران اقلیت کرد ایران که از خودمختاری برای مردم خود حمایت می کرد، به همراه دو تن از همکارانش توسط قاتلان ایرانی در آپارتمانی در وین به ضرب گلوله کشته شدند.
افراد مسلح به سفارت ایران پناه بردند. پس از اینکه سفیر ایران در وین به دولت اشاره کرد که در صورت دستگیری قاتلان ممکن است اتریش های کشورش در خطر باشند، اجازه خروج از اتریش به آنها داده شد. یکی از افرادی که ادعا میشود در عملیات وین شرکت کرده بود، بعداً به یکی از برجستهترین چهرههای کشورش تبدیل شد: محمود احمدی نژاد، رئیسجمهور ایران از سال 2005 تا 2013.
حتی تبلیغات بد پیرامون آن پرونده هم باعث تعدیل قتل عام رژیم نشد. در سال های بعد، تعداد بدن فقط افزایش یافت. برخی از قتل ها عمداً وحشتناک بودند تا پیامی روشن ارسال کنند.
به عنوان مثال، فریدون فرخزاد، یک ستاره موسیقی مخالف ایرانی که در آلمان تبعید شد، در سال 1992 در خانه خود در بن کشته شد. قاتلان اندام تناسلی، زبان او را بریده و سر او را بریدند.
قتل او تنها یکی از ده ها موردی بود که به عنوان "قتل های زنجیره ای" در ایران شناخته شد، یک قتل عام ده ساله که در آن دولت هنرمندان و مخالفان داخلی و خارجی را هدف قرار داد. اعتراض عمومی به قتل سه نویسنده برجسته در سال 1998، از جمله یک زن و شوهر، تندروهای رژیم را که در پشت این قتلها بودند مجبور به عقبنشینی کرد. اما فقط برای مدتی
تصویر توسط جوآن ونگ برای POLITICO
در آن زمان، مانند اکنون، منطق دیکتاتوری برای چنین قتلهایی محافظت از خود بوده است.
یک منبع اطلاعاتی غربی گفت: «بالاترین اولویت رژیم ایران ثبات داخلی است».«رژیم به مخالفان خود در داخل و خارج از ایران بهعنوان یک تهدید مهم برای این ثبات مینگرد».
بسیاری از این پارانویا ریشه در تاریخ خود جمهوری اسلامی دارد. قبل از بازگشت به ایران در سال 1979، خمینی نزدیک به 15 سال را در تبعید از جمله در پاریس گذراند، تجربهای که قدرت تبعید را در اسطورههای جمهوری اسلامی حک کرد. به عبارت دیگر، اگر خمینی می توانست انقلابی را از خارج رهبری کند، دشمنان رژیم نیز می توانستند.
چانه زنی
با توجه به نزدیکی اروپا به ایران، حضور بسیاری از تبعیدیان ایرانی در آنجا و نگاه اغلب بزرگوارانه برخی از دولت های اتحادیه اروپا به تهران، اروپا صحنه طبیعی برای ترور جمهوری اسلامی است.
مقامات اطلاعاتی غربی میگویند که سرویس اطلاعاتی رژیم، موسوم به MOIS، شبکههای عملیاتی در سراسر قاره ایجاد کرده است که برای آدمربایی و قتل از طرق مختلف آموزش دیدهاند.
از آنجایی که از سال 2009 اعتراضات ضد رژیم در ایران به طور منظم شروع شده است، سرعت عملیات خارجی با هدف از بین بردن کسانی که رژیم آنها را به تحریک ناآرامی متهم می کند افزایش یافته است.
در حالی که چندین ترور در مقیاس کوچکتر - مانند حمله سال 2015 در هلند به محمدرضا کلاهی تبعیدی ایرانی - موفقیت آمیز بوده است، عملیات جاه طلبانه تر تهران به خطا رفته است.
بارزترین نمونه، توطئه 2018 برای انفجار نشست سالانه شورای ملی مقاومت ایران در پاریس بود، اتحادی از گروه های تبعیدی که به دنبال سرنگونی رژیم هستند. رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک و ایالات متحده، از جمله شرکت کنندگان در این گردهمایی که ده ها هزار نفر را به خود جلب کرد، بود. وکیل رئیس جمهور دونالد ترامپ.
به دنبال اطلاعاتی از اطلاعات آمریکا، مقامات اروپایی این توطئه را خنثی کردند و شش نفر از جمله یک دیپلمات ایرانی مقیم وین را که یک دستگاه انفجار و تجهیزات بمبسازی را به زوج ایرانی که وظیفه حمله به تجمع را داشتند، تحویل دادند. مقامات تحویل را در یک پیتزا هات در لوکزامبورگ مشاهده کردند و متعاقباً اسدالله اسدی دیپلمات را در اتوبان آلمان هنگام بازگشت به وین، جایی که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بود، دستگیر کردند.
اسدی سال گذشته در بلژیک به اتهام تروریستی مجرم شناخته شد و به 20 سال زندان محکوم شد. او حتی ممکن است به دو نفر هم خدمت نکند.
محکومیت این دیپلمات اولین بار پس از انقلاب اسلامی است که یک عامل ایرانی به خاطر اقدامات خود توسط دادگاه اروپایی مورد بازخواست قرار می گیرد. اما شجاعت بلژیک زیاد دوام نیاورد.
در فوریه، ایران، امدادگر بلژیکی، اولیویه واندکاستیل را به اتهام جاسوسی ساختگی دستگیر کرد و به سلول انفرادی در زندان بدنام اوین در تهران منتقل کرد. Vandecasteele ریاست دفتر شورای پناهندگان نروژ در ایران، یک گروه کمکی را بر عهده داشت.
پس از گزارشهایی مبنی بر وخامت وضعیت سلامتی واندکاستیل و درخواستهای عمومی اشکآمیز خانوادهاش، دولت بلژیک - با بیتوجهی به هشدارهای واشنگتن و سایر دولتها مبنی بر دعوت به آدمرباییهای بیشتر - تسلیم شد و زمینه را برای مبادله مبادله اسدی با وندکاستیل فراهم کرد. مبادله می تواند هر روز اتفاق بیفتد.
علی نژاد، فعال حقوق زنان در ایران گفت: «در حال حاضر شهروندان فرانسوی، سوئدی، آلمانی، بریتانیایی، آمریکایی، بلژیکی، همه بیگناهان در زندان های ایران هستند.
او گفت: «از آنها مانند برگههای معامله استفاده میشود."کار می کند."
ساعت آماتور
با این حال، آشفتگی پیرامون پرونده اسدی ممکن است توضیح دهد که چرا اکثر عملیات های اخیر ایران توسط جنایتکاران کوچک انجام شده است که معمولاً نمی دانند برای چه کسی کار می کنند. برای مثال، خدمه حمله سال گذشته قبرس شامل چند پسر تحویلدهنده پاکستانی بود. در حالی که این امر به ایران امکان انکار قابل قبولی در صورت دستگیری عاملان آن می دهد، اما احتمال شکست عملیات را نیز افزایش می دهد.
یکی از مقامات اطلاعاتی گفت: "این بسیار آماتور است، اما ردیابی یک آماتور ممکن است دشوار باشد."آنها همچنین غیرقابل مصرف هستند. آنها گرفتار می شوند، هیچ کس اهمیتی نمی دهد.»
اطلاعات ایران موفقیت بیشتری در فریب مخالفان از اروپا به کشورهای ثالث دوست داشته است، جایی که آنها دستگیر و سپس به ایران بازگردانده می شوند. این همان اتفاقی است که برای روح الله زم، روزنامه نگار منتقد رژیم که در پاریس زندگی می کرد، افتاد. شرایط مربوط به ربوده شدن او همچنان مبهم است، اما آنچه مشخص است این است که شخصی او را متقاعد کرد که در سال 2019 به عراق سفر کند و در آنجا دستگیر و به ایران تحویل داده شد. او به اتهام تحریک علیه رژیم مجرم شناخته شد و در دسامبر 2020 به دار آویخته شد.
میتوان تصور کرد که مذاکرات بین ایران و قدرتهای جهانی بر سر تمدید توافق هستهای خفتهاش (که به تهران در ازای نظارت بر برنامه هستهایاش تخفیف تحریمها را ارائه میکرد) برنامه کشتار مخفی آن را رام میکرد. در واقع برعکس این اتفاق افتاد.
در ژوئیه سال 2021، مقامات ایالات متحده نقشه ای توسط عوامل ایرانی برای ربودن علینژاد از خانه اش در بروکلین به عنوان بخشی از یک طرح مفصل که شامل بردن او با قایق تندرو به یک نفتکش در بندر نیویورک قبل از انتقال او به ونزوئلا، متحد ایرانی بود، افشا کردند. و سپس به جمهوری اسلامی.
یک سال بعد، پلیس آنچه را که افبیآی معتقد بود تلاش برای ترور علینژاد بود، مختل کرد و مردی را با تفنگ تهاجمی و بیش از 60 گلوله که در خانه او را زده بود، دستگیر کرد.
مقامات آمریکایی همچنین می گویند که تهران قصد داشت انتقام ترور ژنرال قاسم سلیمانی، رئیس شبه نظامی مخوف نیروی قدس را که در سال 2020 هدف حمله پهپادی آمریکا قرار گرفت، از طریق کشتن جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی و مایک پمپئو، بگیرد. وزیر امور خارجه سابق، در میان دیگر مقامات.
با همه اینها، نه ایالات متحده و نه اروپا امید خود را برای توافق هسته ای قطع نکردند.
از دیدگاه ایرانیها، این گواه بر این است که میتوان از یک سو با ظاهر فریبنده غربی گفتمان متمدنانه توافق هستهای را جدا کرد و از سوی دیگر برای اقدامات تروریستی برنامهریزی کرد. بارنیا، رئیس موساد گفت: مقامات و شهروندان ارشد آمریکایی. این جدایی مصنوعی تا زمانی که دنیا اجازه دهد ادامه خواهد داشت.»
کشتار کرملین
برخی امیدوارند که خشم فزاینده در جوامع غربی نسبت به سرکوب معترضان مسالمتآمیز توسط ایران، جرقهای باشد که اروپا را متقاعد میکند تا با ایران سختگیرانه رفتار کند. اما برخورد اروپا با دیگر بازیگر سرکش مورد علاقه خود - روسیه - چیز دیگری را نشان می دهد.
مدتها قبل از الحاق کریمه به روسیه، چه بیشتر از جنگ همه جانبه آن علیه اوکراین، مسکو، مشابه ایران، دست به کارزار تهاجمی علیه دشمنان خود در خارج از کشور زد و تلاش چندانی برای پنهان کردن آن انجام نداد.
بازرسان پلیس روسیه در نزدیکی جسد رهبر کشته شده مخالفان روسیه و معاون سابق نخست وزیر بوریس نمتسوف |ساشا موردوتس/ گتی ایماژ
برجسته ترین قربانی الکساندر لیتویننکو بود. لیتویننکو که افسر سابق KGB مانند ولادیمیر پوتین بود، به بریتانیا پناهنده شده بود و در آنجا به دیگر تبعیدیان مخالف پوتین پیوست. در سال 2006، او در لندن توسط اطلاعات روسیه با پولونیوم-210 مسموم شد، یک ایزوتوپ رادیواکتیو که محققان به این نتیجه رسیدند که در چای او مخلوط شده است. این عملیات متهورانه نشان دهنده بازگشت مسکو به ترور هنرمندانه دوران شوروی بود.
لیتویننکو در عرض چند هفته به مرگ دردناکی از دنیا رفت، اما نه پیش از آن که پوتین را به خاطر قتل او سرزنش کرد و رئیس جمهور روسیه را "وحشی" خواند.
لیتویننکو از بستر مرگ گفت: «شاید موفق شوید که من را ساکت کنید، اما این سکوت بهایی دارد.
با این حال، در پایان، تنها کسی که واقعاً بهای آن را پرداخت لیتویننکو بود. پوتین مانند گذشته ادامه داد و علیرغم تنش های عمیق در روابط بریتانیا با روسیه بر سر این ترور، هیچ اقدامی برای توقف تبدیل پایتخت بریتانیا به آنچه که به عنوان "لندنگراد" شناخته می شود، زمین بازی و خانه دوم روسیه انجام نداد. الیگارش های مورد حمایت کرملین، که منتقدان می گویند از سیستم های مالی و حقوقی بریتانیا برای مخفی کردن و شستشوی پول های خود استفاده می کنند.
قتل لیتویننکو هم به دلیل وحشیگری و هم به دلیل جسارت قابل توجه بود. اگر پوتین مایل بود دشمنی را در خاک بریتانیا با عنصر رادیواکتیو از بین ببرد، دیگر چه توانایی داشت؟
خیلی طول نکشید که فهمیدمدر ماه ها و سال های بعد، اجساد شروع به انباشته شدن کردند. روزنامه نگاران منتقد، مخالفان سیاسی و الیگارشی های مزاحم در اوج زندگی مانند مگس شروع به سقوط کردند.
اروپا پلک نزد
آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، تنها چند هفته پس از قتل لیتویننکو و روزنامهنگار تحقیقی آنا پولیتکوفسکایا، در اقامتگاه تعطیلات خود در سوچی از پوتین دیدن کرد و چیزی نگفت.
حتی پس از اینکه کارزار پوتین برای ریشه کن کردن هر کسی که او را به چالش می کشید، قابل انکار نبود، رهبران اروپایی به امید تعمیق روابط اقتصادی ادامه دادند.
نه ترور بوریس نمتسوف، منتقد برجسته پوتین، در سال 2015 از کرملین فاصله گرفت، نه مسمومیت یک فراری از KGB و دخترش در بریتانیا در سال 2018 و رهبر مخالفان، الکسی ناوالنی در سال 2020 با عوامل اعصاب که رهبران اروپایی را نادیده گرفت. پوتین کسی بود که می توانستند با او تجارت کنند و مهمتر از آن کنترل کنند.
'هر چیزی می تواند رخ دهد'
اینکه روسیه چقدر از استفاده از اروپا به عنوان میدان کشتار احساس راحتی می کرد در تابستان 2019 مشخص شد. حوالی ظهر یک روز آفتابی آگوست، یک قاتل روسی به زلیمخان خانگوشویلی، یک چچنی با ملیت گرجستانی نزدیک شد و با دو گلوله به سر او شلیک کرد. تپانچه 9 میلی متریاین قتل در پارکی واقع در چند صد متری وزارت کشور آلمان رخ داد و چندین شاهد فرار قاتل را دیدند. او در عرض چند دقیقه در حالی دستگیر شد که داشت لباسهایش را عوض میکرد و سعی میکرد اسلحه و دوچرخهاش را در کانال مجاور دور بیندازد.
بعداً مشخص شد که Khangoshvili ، یک جنگنده چچن که در آلمان به دنبال پناهندگی بود ، در یک لیست قتل روسی قرار داشت. مقامات روسی وی را تروریستی می دانستند و وی را به شرکت در حمله سال 2010 به مترو مسکو متهم کردند که منجر به کشته شدن نزدیک به 40 نفر شد.
در دسامبر سال 2019 ، پوتین دخالت در قتل خنگوشویلی را رد کرد. نوعروسی که در کنار امانوئل ماکرون ، رئیس جمهور فرانسه ، امانوئل ماکرون ، مرکل و رئیس جمهور اوکراین ، ولدیمیر زلنسکی ، با هدف حل و فصل درگیری در اوکراین ، نشسته بود ، از او به عنوان "مرد بسیار وحشیانه ای با خون روی دستان خود" یاد کردند.
پوتین گفت: "من نمی دانم چه اتفاقی برای او افتاده است.""اینها ساختارهای جنایی مات هستند که هر اتفاقی می تواند رخ دهد."
در اوایل 19 اکتبر سال گذشته ، پلیس برلین مرده ای را در پیاده رو خارج از سفارت روسیه کشف کرد. وی به عنوان کریل ژالو ، یک دیپلمات جوان در سفارت شناخته شد. او همچنین فرزند سرگرد الکسی ژالو ، معاون یک بخش مخفی در سرویس امنیتی FSB روسیه در مسکو بود که دستور قتل Khangoshvili را صادر کرد. مقامات اطلاعاتی غربی بر این باورند که کریل ژالو ، که چند هفته قبل از ضربه به چچن وارد برلین شد ، در این عملیات شرکت داشت و مسئولیت قرار گرفتن در معرض آن را بر عهده داشت.
سفارت روسیه مرگ وی را "یک حادثه غم انگیز" خواند و نشان می دهد که وی با پریدن از پنجره خودکشی کرده است. روسیه از اجازه دادن به مقامات آلمانی برای انجام کالبد شکافی خودداری کرد (چنین مجوزهایی تحت پروتکل های دیپلماتیک لازم است) و بدن وی را به مسکو فرستاد.
کمتر از دو ماه بعد ، هیتمن روسی که خنگوشویلی را به قتل رساند ، به جرم قتل محکوم شد و به حبس ابد محکوم شد. روسیه به تازگی سعی در مذاکره در مورد آزادی خود داشت و امکان تبادل بریتنی گرینر ، بازیکن بسکتبال آمریکایی و یک شهروند دیگر ایالات متحده را که در بازداشت به سر می برد ، شناور شد. واشنگتن این ایده را رد کرد.
جنگ در اوکراین درسهای عمیقی در مورد خطرات ذاتی رمزگشایی های رمزگذاری شده ارائه می دهد.
گرچه آلمان با عطش گاز روسیه ، اغلب در این رابطه مورد انتقاد قرار می گیرد ، اما در اروپا به تنهایی از آنجا دور نبود. اصرار اروپا مبنی بر اینكه پوتین به نفع این تردید در طول سالها در مواجهه با جنایات وی بود ، وی را متقاعد كرد كه وی به دلیل حمله وی به اوکراین با عواقب کمی در غرب روبرو خواهد شد. معلوم شد اشتباه است ؛اما چه کسی می تواند رهبر روسیه را به دلیل فکر کردن مقصر دانست؟
ایران فرصتی را برای یادگیری از آن تاریخ ارائه می دهد و قبل از اینکه خیلی دیر شود با تهران مقابله می کند. اما علائم کمی وجود دارد که آماده است تا واقعاً سخت شود. مقامات اتحادیه اروپا می گویند که آنها به دنبال رهبری واشنگتن و تعیین سپاه گارد انقلابی اسلامی ، یک سازمان گسترده نظامی که همچنین بخش اعظم اقتصاد ایران را کنترل می کند ، به عنوان یک سازمان تروریستی "در نظر می گیرند". هفته گذشته ، Annalena Baerbock وزیر امور خارجه آلمان پیشگام تلاش در سازمان ملل برای تحقیقات رسمی در مورد سرکوب وحشیانه ایران علیه اعتراضات مداوم در این کشور شد.
با این حال ، حتی هنگامی که رژیم در تهران دشمنان و نژادهایی را برای تحقق هدف خود در ساخت سلاح های هسته ای و موشک هایی که می توانند به هر نقطه ای از قاره برسند ، از بین می برد ، برخی از رهبران اتحادیه اروپا با دنبال کردن تجدید حزب هسته ای ، در زمینه گسترده تر به نظر می رسند. توافق
بورل گفت: "هنوز هم آنجاست.""این هیچ ارتباطی با سایر موضوعات ندارد ، که مطمئناً ما را نگران می کند."