محصولی که در نهایت شما را به طور گسترده موفقیت آمیز می کند ممکن است چیزی شبیه به محصولی که امروز می فروشید به نظر برسد.
من بیش از 20 سال کارآفرین بوده ام ، بنیانگذار یا رهبر در 13 استارتاپ ، و یک مشاور یا مشاور ده ها نفر دیگر. وقتی محصولات و شرکتهایی را که با آنها موفقیت پیدا کرده ام در نظر می گیرم و نتایج نهایی را با ایده اصلی مقایسه می کنم ، هر بار همان دو سیگنال را می بینم:
- ایده اصلی برنده بود.
- روشی که من آن ایده را تفسیر ، تولید ، اعدام و تحویل داده ام ، چیزی شبیه به آنچه که من در ابتدا تصور می کردم هنگام ساختن یک شرکت در اطراف آن ، نبود.
در حالی که این ایده مهم است ، این همان کاری است که شما با آن ایده انجام می دهید که تفاوت بین موفقیت و شکست را ایجاد می کند.
افزایش محوری همیشگی
اگر از شما بپرسید که چرا شرکت ها پس از آن ، از ایده خود تا خلبان تا هر نسخه بعدی تغییرات اساسی در محصول خود ایجاد می کنند ، پاسخ کوتاه این است: زیرا آنها می توانند.
ما در زمانی زندگی می کنیم که هرگز تغییر یک محصول در پرواز ساده تر نبوده است. مطمئناً ، برخی از محصولات دوباره به بازار عرضه می شوند تا از دیگر بازاریابی کنند ، بلکه فقط در مورد توانایی تغییر خود محصول نیست. راه های فروش ، تحویل ، استفاده و پاسخ به محصولات نیز شاهد پیشرفت های فنی نوآورانه در سراسر هیئت مدیره هستیم.
این کلید استاین پیشرفت های فنی به هر سازنده ای از هر چیز اجازه می دهد تا به سرعت اطلاعاتی در مورد موفقیت آن چیز در بازار کسب کند. داده هایی که قبلاً هفته ها یا ماه ها برای تهیه و تجزیه و تحلیل و تجزیه و تحلیل استفاده می کردند ، ثانیه طول می کشد. حتی می توان آن را در زمان واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
هنگامی که این داده ها مشخص شد ، تصمیم به ایجاد تغییر به یک سوال ساده از ریاضی تبدیل می شود: با اسب گمشده یا محوری بچسبید و برنده تولید شود؟
من دوباره یادآوری می کنم که من قصد ساخت راه اندازی تدریس را دارم. من این را یک سرمایه گذاری جدید می نامم ، حتی اگر از سال 2013 باشد. این سومین تکرار من برای آموزش استارتاپ است. ایده یکسان ، اما تفسیر متفاوت ، محصول متفاوت ، اجرای متفاوت ، تحویل متفاوت.
و خوشبختانه ، نتیجه متفاوت.
تفسیر: عرضه بی پایان مشکلات ، تقاضای بی پایان برای راه حل ها
آموزش راه اندازی همیشه در نظر گرفته شده برای حل همان مشکل: باید راهی بهتر برای کارآفرینان بیشتر وجود داشته باشد تا در مورد موضوعات عینی تر مشاوره بیشتری کسب کنند.
این ممکن است به نظر می رسد یک جمله مشکل واضح است ، اما واقعاً ده ها مشکل به عنوان یک جمله واحد مبدل شده اند. شیطان در تفسیر جزئیات است.
اولین تکرار تدریس استارتاپ هنگامی که من Exitevent را فروختم ، محصولی که به بهبود دسترسی به اطلاعات و خدمات برای کارآفرینان اختصاص داده شده است ، اختراع شد. آموزش راه اندازی در ابتدا به عنوان محصولی برای رسمی سازی و تقویت آموزش در کارآفرینی از طریق برنامه ها و محتوا راه اندازی شد.
باز هم ، این به نظر می رسد مانند یک راه حل مختصر ، اما برای کار کردن بسیار گسترده بود.
در تلاش برای مقابله با همه دلایلی که کارآفرینان از مشاوره عینی تر استفاده نمی کردند ، و در تلاش برای حل مسئله با تهیه یک محصول به اندازه "آموزش" ، من با یک تفسیر سست ایده خوبی را زانو زدم ، که منجر به آن شد. یک محصول غیرقابل تحمل و ناخواسته.
اما قطعاتی از آن محصول وجود داشت که کار می کردند ، و من وقتی محور بودم آن قطعات را نگه داشتم.
تولید: راه حل مناسب برای مشکل مناسب
من Exitevent را تا حدی فروختم زیرا من در حال ساخت یک راه اندازی دیگر ، بینش های خودکار نیز بودم که برای آن سکویی را که داستان ها و مقالات با صدای انسانی را از داده ها ایجاد کرده بود ، اختراع کرده ام.
بینش خودکار یک راه حل در جستجوی یک مشکل بود. و در آنجا ، تفسیر نادرست ما از این مشکل منجر به محصولی شگفت انگیز شد که هیچ کس آن را خریداری نمی کند.
ما در مورد داده های ورزشی در حال ایجاد مقالات ورزشی بودیم و آن مقالات را به وب منتشر می کردیم. این یک شگفتی فنی بود ، اما کسی که نیازی به وجود ندارد ، زیرا هر رویدادی مهم و جزئی از قبل توسط خبرنگاران انسانی پوشانده شده بود. محصول جالب ، بدون ارزش.
سپس محصول خود را برای کار برای فوتبال فانتزی یاهو قرار می دهیم. قادر به نوشتن و انتشار 13 میلیون رکورد مسابقه فانتزی در طی چند ساعت کوتاه ، تولید ایده و فناوری ما را تبلور داد. محصول ما برای موقعیت هایی در نظر گرفته شده بود که در آن انسان نتوانست همان محتوا را تولید کند - این وضعیتی بود که داده های زیادی را در مدت زمان کوتاهی تولید می کرد. در اواسط سال 2010 ، با شروع محاسبات ابری ، پهنای باند موبایل و IoT ، این به سرعت به یک چیز تبدیل شد.
بنابراین ما محوری کردیم. ما یک شرکت محتوا را متوقف کردیم و به یک شرکت داده تبدیل شدیم ، محوری که تجارت ما را کاملاً و مثبت تغییر داد.
اعدام: محصول مناسب ساخته شده و به طور مؤثر برآورده می شود
همه محورها در مورد محوری دور از فاجعه نیستند. برخی از محورها در مورد محور بودن به سمت فرصت هستند. این انواع مورد علاقه من است.
راه اندازی فعلی من ، تخمیر دقیق ، سخت افزار و نرم افزاری را برای نظارت بر روند تخمیر برای همه چیز از آبجو گرفته تا ارواح گرفته تا هر محصول تخمیر دیگر - یک منظره گسترده ایجاد می کند. در طول سال آینده - و ما از قبل این مسیر را شروع کرده ایم - ما از یک محصول نظارتی به یک محصول اتوماسیون در حال محور هستیم.
زیبایی یک محور اعدام مانند این این است که همه قسمت ها در حال حاضر در آنجا هستند. این ایده درست است ، که به درستی تفسیر شده ، تولید شده و به خوبی در راه پالایش است ، و اکنون تنها کاری که باید انجام دهیم این است که اجرا شود.
اما اشتباه نکنید ، این نیاز به تعمیرات اساسی دارد.
بدون اینکه بیش از حد دور شود ، کاری که ما باید انجام دهیم ، محوری از یک نوع شرکت به دیگری است ، از شخصی که علم را در صدر قرار می دهد تا فناوری و زمان را بفروشد. من سه ماه گذشته را صرف برنامه ریزی محوری برای اتوماسیون کردم و اگر این کار را به درستی انجام دهیم ، از یک نمایش جالب به یک بازی تغییر بازی می رویم.
جزئیات همه در اجراست. شما تغییر زیادی در محصول نخواهید داشت. شما تغییر زیادی در شرکت نخواهید داشت. اما در داخل ، مانند یک نوسازی کامل است. ما داده هایی را در اختیار داریم که قبلاً داده ها را نداریم ، ما به جای آزمایشات برای جمع آوری آن ، از این داده ها استفاده می کنیم و به جای حدس زدن ، اهرم ها را می کشند.
اعدام مناسب مانند رژیم غذایی برای کاهش وزن نیست. این در حال تغییر سبک زندگی شما برای سالم ماندن است. این امر نیاز به تحول کامل دارد ، از عملیات گرفته تا ساخت تا بازاریابی تا فروش. این یک محوری است که به طور مستقیم بر مشتری تأثیر نمی گذارد مانند یک محوری محصول ، اما یکی از مواردی که به همان اندازه چشمگیر و همه جانبه برای مشتری به شکلی غیرمستقیم است.
تحویل: تغییری که روی کاغذ آسان به نظر می رسد
بازگشت به آموزش استارتاپ. هنگامی که من به چیزی که به درستی تفسیر و تولید شده بود ، محوری کردم ، به نژادها رفتم ، درست است؟
نوع. نسخه دوم تدریس استارتاپ ، که در سال 2015 راه اندازی شد ، اعتیاد به مواد مخدره و هیجان زیادی ایجاد کرد ، اما دقیقاً نوع اعتیاد به مواد مخدره و هیجان بود که می تواند نشانگر آغاز یک شکست بزرگ باشد.
نسخه دوم پادکست صوتی و تصویری بود. در ابتدای آنچه که اکنون می دانیم یک انفجار گسترده در پادکست است ، که تکرار توجه زیادی را به خود جلب کرده است ، از جمله پیشنهادات مختلف سرمایه داران سرمایه گذاری و تولید کنندگان نمایش واقعیت.
اما تعدادی از مشکلات وجود دارد ، که بیشتر این واقعیت را به وجود می آورد که این رسانه خود را برای حل یک مشکل جدید قرض می دهد: مردم واقعاً دوست دارند در مورد استارتاپ صحبت کنند ، اما هیچ ارزشی در صحبت کردن در مورد استارتاپ وجود ندارد.
بسیاری از مردم فکر می کنند وجود دارد ، اما این مشکل وجود دارد: نوع کارآفرینی که در زمینه بهتر شدن و باهوش تر در کاردستی خود جدی است ، نوعی نیست که وقت خود را برای نشستن در یک پادکست 60 دقیقه ای داشته باشد. به علاوه تولید خود به این مأموریت وام نمی داد. مشاوره راه اندازی مشاوره رابطه نیست. باید متفاوت تحویل داده شود.
بنابراین تکرار فعلی (و نهایی) از راه اندازی تدریس ، تحویل را از ویدیو به ایمیل تغییر داد. و در حالی که به نظر می رسد مانند یک چین و چروک کوچک روی کاغذ ، محوری منجر به تغییر بزرگی در نحوه قرار گرفتن محصول ، پیام ، استفاده ، پذیرفته و قدردانی شده است.
و البته ، امید من این است که در نهایت تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.< Span> اما بسیاری از مشکلات وجود دارد ، که بیشتر در مورد این واقعیت وجود دارد که این رسانه برای حل یک مشکل جدید خود را قرض می دهد: مردم واقعاً دوست دارند در مورد استارتاپ صحبت کنند ، اما هیچ ارزشی برای صحبت در مورد استارتاپ وجود ندارد.